روزنامه بهار: همراهان رئیس جمهور از فشارهای سیاسی و رسانه‌ای به روحانی در موضوع چینش کابینه گلایه‌مندند و بر این عقیده‌اند که چنین فشارهایی بیشتر از آن که سبب تشکیل کابینه‌ای کارآمد شود باعث کاهش دقت در انتخابات اعضای هیئت دولت و افزایش تنش‌ها بین نیروهای سیاسی حامی روحانی خواهد شد. این گلایه را که در روزهای اخیر در چند نوبت از نزدیکان رئیس جمهور روحانی شنیده‌ایم را می‌توان از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار داد. 1ـ تعبیر «فشار» در واکنش به بیان مطالبات، نقدها و حتی اعتراضات حامیان دولت در موضوع چینش کابینه نشانگر آن است که برخی از نزدیکان روحانی آنطور که باید و شاید متوجه الگوی رای دهی مردم به رئیس جمهور منتخب نشده‌اند و تصورشان این است که «آری» به روحانی همان «چک سفید امضا» به اوست. این در حالی است که نگاه مثبت اکثریت به حسن روحانی اولا در مقایسه با سایر کاندیداها بوده است و ثانیا مانند رای مثبت به هر فعال سیاسی دیگری در دوره‌های گوناگون انتخابات رای مشروط بوده است. با نگاهی واقع نگر به مقوله انتخابات می‌توان متوجه شد که رای دهندگان به یک چهره سیاسی به هیچ وجه قرار نیست هر اقدام منتخبشان را تایید کرده و هاله‌ای از تقدس را بر دور فرد منتخب ایجاد کنند. خلاصه اش آن که تصور اینکه «هر چه آن خسرو کند شیرین بود» کارویژه متملقان همراه چهره‌های سیاسی است نه مردمی که با رای خود کرسی قدرت را در اختیار این افراد قرار داده اند. 2ـ بخشی از اعتراضات به موضوع چینش کابینه به بی توجهی کارگروه هایی بر می‌گردد که در حال انتخاب اعضای کابینه هستند. چهره هایی که در حال انتخاب اعضای کابینه جدید هستند به این نکته مهم بی‌توجهند که مهمترین بازوی حمایتی حسن روحانی در دوران انتخابات چهره‌های اصلاح طلب بوده‌اند و نمی‌شود در هنگام انتخابات شاهد فشردن دست چهره‌های این جریان سیاسی از سوی روحانی و نزدیکان اعتدالی اش باشیم اما در زمانی که وقت اجرای وعده هاست به یکباره همراهان دیروز به کل فراموش شده و به چند دیدار تشریفاتی و بدون هیچ نوع تصمیم گیری عملیاتی بسنده شود. 3ـ با نگاهی به وعده‌ها و برنامه‌های اعلام شده از سوی رئیس جمهور روحانی در انتخابات96 می‌توان به این نتیجه رسید که کسر قابل توجهی از موارد اعلام شده از سوی او اساسا ذیل گفتمان اصلاح طلبی تعریف می‌شود و با هر قرائتی از آن‌ها نمی‌توان انتظار داشت که بشود با چهره هایی غیر اصلاح طلب به اجرایی شدنشان کمکی کرد. اگر رئیس جمهور به واقع به دنبال اجرایی کردن آن وعده‌ها هستند چاره‌ای جز برگزیدن نفرات اصلی کابینه شان از این جریان سیاسی ندارند. بخشی از نقدها یا به زعم همراهان روحانی فشارها دقیقا به این خاطر است که یک دلواپسی جمعی برای بخش گسترده‌ای از حامیان حسن روحانی ایجاد شده است که نکند منتخبشان وعده‌های انتخاباتی اش را فراموش کرده باشد. با دقت در آن چه روحانی از تابستان92 به این سو گفته است می‌توان مشاهده کرد که یکی از عبارات پر تکرار رئیس جمهور در چهار سال گذشته این جمله بوده است: «هیچ یک از وعده هایم را فراموش نکرده ام» یکی از بزنگاه هایی که می‌تواند نشانگر واقعی بودن این جمله باشد زمان چینش کابینه است. 4ـ چهارمین وجه این موضوع به مجلس بازمی‌گردد. با نگاهی به اعضای مجلس شاهد آن هستیم که فضا برای معرفی افراد مختلف برای پست‌های کابینه مهیا است و دیگر نمی‌توان به بهانه عدم همراهی مجلس به گزینه سوم و چهارم اکتفا کرد. اگر جوّ غالب در مجلس نهم علت معرفی چهره‌هایی خنثی در وزارت خانه هایی همچون علوم، فرهنگ و ارشاد و... بود و یا امکان معرفی یک اصلاح‌طلب برای وزارتخانه مهمی همچون وزارت کشور فراهم نمی‌شد و به ناچار یک اصولگرا (هر چند معتدل) برای این سِمَت برگزیده شد حالا دیگر با‌ترکیب تازه مجلس که حاصل «تَکرار» بزرگان اصلاحات و آری چند باره مردم به جریانات میانه رو بوده است این انتظار می‌رود که شاهد طرحی نو در چینش کابینه بوده و با توجه به شرایط جدید حال و هوای کابینه از وضعیت امروز خارج شود. 5ـ شاید بتوان مهمترین نکته در نگرانی‌ها و نقدهای مطرح شده هفته‌های اخیر درباره کابینه را این نکته دانست که کابینه دوازدهم به نوعی به اعتبار سیاسی روحانی هم گره خورده است. علت این ادعا آن است که رییس جمهور این بار هیچ بهانه‌ای برای انتخاب اشتباه کابینه ندارد. اگر در دولت گذشته می‌شد عدم همراهی مجلس را به عنوان یک بهانه اعلام کرد و یا در ذهن برخی عدم هماهنگی با ارکان نظام در انتخاب برخی وزرا به عنوان دلیلی بر برخی انتخاب‌های ناهمگون با اهداف دولت مطرح بود این بار دیگر نمی‌توان چنین بهانه هایی را پذیرفت و مسوولیت کامل کابینه دوازدهم فقط و فقط بر عهده روحانی است. نوع چینش و انتخاب همراهان دولت در دوره جدید کار همانقدر که می‌تواند باعث افزایش امید و خرسندی حامیان دولت اعتدال شود به همان میزان در صورتی که شاهد انتخاب‌های نادرست باشیم می‌تواند باعث از بین رفتن امید شده و به کاهش تمایل حامیان دولت به حمایت از روحانی بینجامد. انتخاب با روحانی است؛ همراهی پرشور حامیان حتی به قیمت گلایه و ناراحتی برخی نزدیکان و یا کاهش حمایت‌ها و ایجاد سرخوردگی و یاس در بین حامیان به بهای پذیرش خواست همراهان قدیمی معتدل؟